۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

جمهوری اسلامی سکینه را تهدید به اعدام در روز ٢٩ اوت (امروز)کرد

اطلاعیه شماره ٥٦

جمهوری اسلامی سکینه را تهدید به اعدام در روز ٢٩ اوت کرد

عصر روز ٢٨ اوت بدنبال برگزاری تظاهرات جهانی در حداقل ١١١ شهر جهان، مقامات زندان تبریز به سکینه اطلاع دادند که صبح زود روز ٢٩ اوت اعدام میشود و اگر وصیتی دارد بنویسد. سکینه شروع به گریه کرد و وصیت نامه اش را نوشت و منتظر شد تا امروز صبح زود او را به محل اعدام ببرند. هم بندان او را نیز غم عمیقی فراگرفت و سعی کردند سکینه را مورد محبت عمیق خود قرار دهند. اما تا این ساعت یعنی ظهر روز یکشنبه ٢٩ اوت خبری نشده و بنظر میرسد حکومت اسلامی در حالیکه بشدت خود را تحت فشار اعتراضات جهانی میدانند، خواسته است وانمود کند که به خواست افکار عمومی جهانی اهمیتی نمیدهد.

کمیته بین المللی علیه سنگسار و کمیته بین المللی علیه اعدام، جمهوری اسلامی و این رفتار شنیع و جنایتکارانه اش در قبال یک زندانی محکوم به اعدام را شدیدا محکوم میکند. این بخشی از بیحقوقی کامل زندانی در حکومت اسلامی است. در طول سالیان حکومت این رژیم، صدها زندانی سیاسی اعدام نمایشی شده اند تا مرعوب و تسلیم شوند. آذر باقری دختر جوانی که چهار سال است در زندان منتظر سنگسار است، از سن ١٥ سالگی به اتهام رابطه خارج از ازدواج محکوم به سنگسار شده و تا کنون دوبار او را بطور نمایشی سنگسار کرده اند. ابعاد جنایات این رژیم حد و مرز ندارد و اعتراض مردم در ایران و در سطح بین المللی تنها راه عقب راندن این حکومت و سرانجام رهائی مردم ایران و کل بشریت از این حکومت است.

کمیته های بین المللی علیه سنگسار و اعدام، کمپین علیه جمهوری اسلامی برای نجات سکینه و سایر محکومین به سنگسار و اعدام را با تمام قوا ادامه میدهد و مردم جهان را همچنان به شرکت فعال در این کمپین و گسترش هرچه بیشتر آن فرامیخواند.

کمیته بین المللی علیه اعدام

کمیته بین المللی علیه سنگسار

٢٩ اوت ۲۰۱۰

۱۳۸۹ شهریور ۴, پنجشنبه

تصویر سکینه در میدان شهر فلورنس ایتالیا . فلورنس همواره شهری است برای ازادی زنان"

تصویر سکینه در میدان شهر فلورنس ایتالیا

185427383-89252c0a-c938-4566-a825-a0ea5db9df23.jpg

فرشاد حسینی:

سکینه امروز نمادی است از جنایت و وحشیگری جمهوری اسلامی و دروازه ای است برای حمایت مردم دنیا از مبارزات مردم علیه جمهوری اسلامی. اقدام جدید شهرداری فلورنس ایتالیا در نصب تصویر سکینه بر سر در میدان شهرداری شهر فلورنس ایتالیا در حقیقت میثاق مردم آزادیخواه و انسان دوست ایتالیا با مبارزات مردم ایران را به نمایش میگذارد.

و اما ترجمه خبر: شهرداری فلورنس در صفحه پروفایل خود در فیس بوک نوشته است: از فردا تصویر سکینه را بر فراز برج پلازو په کیو (Palazzo Vecchio) نصب میکنیم تا دنیا به یاد داشته باشد که شهر ما همواره در جبهه آزادی قرار دارد. فلورنس همواره شهری است برای ازادی زنان"

http://firenze.repubblica.it/cronaca/2010/08/25/news/salvate_sakineh_firenze_c_-6509812/

۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

حمايت از علي کريمي وظيفه هر انسان آزاديخواهي است که از دخالت دين در ورزش٬ سياست و زندگي انسان تنفر دارد!

اصل خبر اين است:
به گزارش سایت رسمی باشگاه استیل آذین متن بیانیه صادر شده از سوی روابط عمومی باشگاه استیل آذین در رابطه با تخلفات کریمی و اخراج این بازیکن از استیل آذین به این شرح است؛ بسمه تعالی و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب باشگاه فرهنگی ورزشی استیل آذین وظیفه خود می داند در مقابل عدم تمکین در اجرای مقررات و حرمت شکنی و تظاهر به روزه خواری آقای علی کریمی یکی از بازیکنان تیم فوتبال این باشگاه و عدم رعایت شئونات ماه مبارک رمضان در جریان تمرین به وظیفه دینی و قانونی خود عمل نموده و اخراج این بازیکن را اعلام نماید. از آنجایی که تعظیم شعائر الهی و حرمت نهادن به مقدسات دین مبین اسلام در اولویت باشگاه فرهنگی ورزشی استیل آذین قرار دارد و متاسفانه این موضوع از جانب بازیکن مذکور رعایت نشده و حتی با توهین وی به مسئولان فدراسیون فوتبال و مقررات همراه بوده و علیرغم تذکرات سرپرست تیم ، وی به اقدام خود ادامه داده و اصرار بر انجام این تخلف داشته است ، این بازیکن از همراهی تیم فوتبال استیل آذین محروم می باشد. بی تردید آنچه در درجه بالاتری از عناوین و افتخارات ورزشی قرار دارد ، ایستادگی و پافشاری بر مبانی دین مبین اسلام و اصول اخلاقی است که موجبات تعالی و قدسیت انسان را فراهم می آورد. بی گمان نگاه ابزاری و هدف محور به ورزش بدون لحاظ داشتن جنبه های معرفتی ، معنوی و انسانی منجر به حاکمیت اخلاق و معنویت در ورزش نمی شود. از همین رو امیدواریم که اقدام باشگاه استیل آذین در الویت دادن به اصول اخلاقی تبدیل به یک رویه در ورزش کشور گردد و ورزش به فرموده امام خمینی(ره) نه به عنوان هدف که به عنوان وسیله ای در جهت نیل به تعالی تلقی گردد.


۱۳۸۹ مرداد ۲, شنبه

CNN : مصاحبه با مریم نمازی درباره سکینه محمدی و روز جهانی سکینه


CNN : مصاحبه با مریم نمازی درباره سکینه محمدی و روز جهانی سکینه

فرستادن به ایمیلچاپ


Global protests planned against death sentence on Iranian woman





(CNN) -- Hundreds of protesters will gather worldwide Saturday to rally against the imprisonment and possible execution of an Iranian woman convicted of adultery.

The case of Sakineh Mohammedie Ashtiani has drawn international attention. She was convicted of adultery in 2006 and faces the possibility of execution.

Ashtiani was originally sentenced to death by stoning, but it was put on hold earlier this month after an international outcry.

Despite the sentencing delay, human rights activists want to remind the world of Ashtiani's plight, said Mina Ahadi, chairman of the International Committee Against Execution and Stoning, one of the group's leading Saturday's protests.

"The fact is, the execution can still happen," Ahadi said. "And, often times in Iran, these types of executions will happen without any notice."

More than 30 cities will participate in "International Sakineh Mohammedie Ashtiani Day" at 2 p.m. local time. Cities holding rallies include Washington, New York, London, Paris, Berlin and Ottawa, organizers said.

Organizers hope the rallies will help free Ashtiani and intensify the international support she gained earlier when her case was widely publicized.

"International pressure is what causes change," Ahadi said. "The authorities in Iran aren't immune to this pressure -- we want to release Ashtiani, and we think these rallies are a huge factor in doing so."

Earlier this month, Ashtiani's lawyer, Mohammad Mostafaei, told CNN that she confessed to the crime after being subjected to 99 lashes.

She later recanted the confession and has denied wrongdoing, he said.

Iranian state media reported this month that the nation's judiciary chief halted the execution of Ashtiani.

"Although the verdict still stands and is definite, the execution has been halted on humanitarian grounds from the order of the honorable judiciary chief, and will not be implemented at this time," Malek Ajdar Sharifi, a judiciary official in East Azerbaijan province, told Iran's Islamic Republic News Agency.

گزارش روز جهانی سکینه در فرانسه

گزارش روز جهانی سکینه در فرانسه

فرستادن به ایمیلچاپ

La Ligue du droit international des Femmes

Association créée par Simone de Beauvoir

Mouvement Pour la Paix et Contre le Terrorisme

Paris, le 24/7/2010

COMMUNIQUE

Objet : journée internationale ‘Sakineh’ pour en finir avec la lapidation

Ce samedi 24 juillet 2010 à 14 heures, à Paris, dans le cadre de la journée internationale Sakineh Mohammadi Ashtiani, contre la lapidation, une délégation de la Ligue du Droit International des Femmes et du Mouvement Pour la Paix et Contre le Terrorisme, s’est rendue à l’Ambassade de la République islamique d’Iran, afin de remettre une lettre de protestation destinée à l’ambassadeur d’Iran et aux autorités judiciaires iraniennes ( l’ayatollah Sayed Ali Khamenei, Guide Suprême, et l’ayatollah Sadegh Ardeshir-Larijani, Ministre de la Justice).

web_lapidation_photo_007

Cette lettre demandait justice pour Sakineh dont le cas témoigne de la barbarie d’une pratique archaïque qui devrait être retirée du code pénal iranien.

Bien que les associations organisatrices aient demandé à être reçues, l’Ambassade est restée hermétiquement close. Un émissaire de l’Ambassade est sorti pour dire aux forces de l’ordre présentes qu’en aucun cas la délégation ne serait reçue. Après un nouveau moment d’attente et d’échanges avec leurs interlocuteurs officiels français, les services de l’Ambassade ont fait connaître leur refus de permettre que les courriers soient même déposés dans la boite à lettre de l’Ambassade.

web_lapidation_photo_011

Cette attitude témoigne de la crainte des représentants de la République Islamique d’Iran, face au mouvement international qui se mobilise autour du cas de Sakineh et contre la barbarie d’une justice qui n’est que brutalité.

Le moment est venu de créer les conditions d’un élargissement de ce mouvement en faisant appel à l’ensemble des mouvements humanitaires et féministes, et notamment à Human Rights Watch et Amnesty International.

Se sont joints aux organisatrices des membres de la LICRA, d’ UMP Jeunesse, de la Ligue internationale des femmes pour la paix et la liberté, de la Coalition Internationale Contre les Crimes d’honneur, de Femmes en Noir et de la rédaction de Riposte Laïque

contacts France avec les présidentes de la LDIF et du MPCT:

LDIF, Annie Sugier 06 38 39 42 92

MPCT, Huguette Chomski Magnis 06 66 26 42 23

contacts en GB :http://stopstonningnow.com/wpress/

http://iransolidarity.org.uk/

http://notonemoreexecution.org/


۱۳۸۹ خرداد ۱۹, چهارشنبه

کنفرانسي موفق در دفاع از آزادي بيان,پيام مهم اين کنفرانس اين بود که ما نميگذاريم در اروپا دهانها را با تهديد به ترور٬جنبش ضد انساني خود را جا بندازد

کنفرانسي موفق در دفاع از آزادي بيان به دعوت سازمان اکس مسلم در استکهلم٬ کنفرانس مطبوعاتي در دفاع از لارش ويلکس و آزادي بيان با موفقيت برگزار شد.

فرستادن  به ایمیل چاپ

عصر روز دوشنبه ۷ ماه ژوئن٬ سالن محل برگزاري کنفرانس مطبوعاتي در مرکز شهر استکهلم٬ با تعداد زيادي پليس محافظ امنيت جلسه قرق شده بود. جريانات اسلامي با حمله به منتقدين اسلام و مذهب٬ فضا را چنان کرده اند که هر جلسه اي در مورد جنبش اسلامي و انتقاد به سياستهاي ضد انساني اين جريانات٬ احتياج به تامين امنيت ويژه دارد.

به لارش ويلکس در دانشگاه اپسالا در حال سخنراني کردن ده روز قبل٬ حمله کردند و سپس منزل او را آتش زدند و اکنون لارش ويلکس به يک زندگي نيمه مخفي رو آورده است.

کنفرانس از سوي سازمانهاي اکس مسلم در سوئد٬ اطريش٬ انگلستان٬ آلمان و سويس فراخوان داده شده و يک پيام مهم به سازمانهاي تروريست اسلامي ميداد که ما نميگذاريم در اروپا نيز دهانها را با تهديد به ترور و با آتش زدن منازل منتقدين ببنديد. ما نميگذاريم اين جنبش ضد انساني و ضد زن٬ خود را در اروپا نيز با قتل و ترور جا بياندازد. کنفرانس ميخواست از آزادي مطلق بيان دفاع کند و به همه آزاديخواهان و روشنفکران و مردم پيام بدهد که از اينها نترسيد.

ساعت چهار و نيم عصر٬ سالن کاملا پر شده و تقريبا همه رسانه هاي مهم سوئد و راديو و تلويزيونها و نمايندگان مطبوعات در آنجا هستند. پليس اجازه ورود تعداد بيشتري را نميدهد و به همين دليل تعدادي دم در مانده اند.

افسانه وحدت مسئول سازمان اکس مسلم از سوئد خوشامد گفت و با يک سخنراني کوتاه اعلام کرد که چرا اين کنفرانس سازمان يافته و هدف ما دفاع از آزادي بيان در سوئد است. قبل از آغاز کنفرانس تلفنهاي متعددي به مسئوين و سازمان دهندگان جلسه شده و مصاحبه هايي با آنها و از جمله با کريم شاه محمدي يکي از سازمان دهندگان جلسه شده است. تلفن همراه سيامک بهاري از ديگر مسئولين اين کنفرانس ساعاتي قبل از آغاز کنفرانس مدام زنگ ميزد و در مورد اهداف اين کنفرانس و يا امنيت آن از وي سوال ميکردند.

کنفرانس مطبوعاتي با سخنراني لارش ويلکس آغاز ميشود. او ميگويد که با کشيدن يک عکس که اساسا هدفي غير سياسي داشت٬ اين امر به يک موضوع سياسي در کشور تبديل شد و ميگويد که در مقابل اين موج بايد ايستاد و از آزادي بيان و نقد مذهب دفاع کرد. او ميگويد که در فيس بوک صفحه اي درست کرده اند که "بايد لارش ويلکس را کشت" و خود وي عضو اين جمع شده و با جوانان مسلمان بحث ميکند.

پس از او مينا احدي مسئول سازمان اکس مسلم در آلمان سخنراني کرد. او گفت که اين کنفرانس براي دفاع از لارش ويلکس و آزادي بيان است و ما نمايندگي ميليونها نفري را ميکنيم که در کشورهاي اسلام زده ٬ قربانيان اين جنبش اسلامي هستند و هر نقد و افشاگري و يا مبارزه و مقابله آنها با حکومتهاي ديکتاتور و با اسلام سياسي٬ با اعدام و سنگسار و قتل و دستگيري و شکنجه پاسخ ميگيرد. مينا احدي گفت : آزادي بيان يک استاندارد مهم دوران روشنگري است و بايد از آن دفاع کرد. آزادي بيان بايد بي قيد و شرط و مطلق باشد و يک جنبه مهم آن آزادي نقد مذهب است.

سپس اينگوار از مسئولين آتيست ها در سوئد سخنراني کرد و گفت اين کار سازمان اکس مسلم بسيار مهم است و ما خود را در کنار اينها ميدانيم. او گفت بايد در قلب اروپا با شجاعت از آزادي بيان دفاع کرد و نبايد گذاشت يک جنبش سياسي عقب مانده ما را به عقب نشيني وادار کند.

آخرين سخنران در اين کنفرانس مطبوعاتي فريبرز پويا از سازمان اکس مسلم در انگلستان بود. او گفت که جنبش اسلامي عليه حقوق انساني و بويژه عليه حقوق زنان است و اينها هر جا که پا ميگذاريند سعي ميکنند زنان را ايزوله کرده و با تحميل حجاب به زنان٬ آنها را عقب برانند. فريبرز پويا گفت: در اروپا بعضي ها از اين حرف زده ميشود که حجاب امري اختياري است و زنان حود تصميم گرفته اند٬ در حاليکه نفس حجاب يک امر اجباري است و بايد عليه آن بود. او گفت که يک تعداد اندکي هستند که با سازمانهاي اسلامي عليه آزادي بيان و با تهديد ترور سياستهاي خود را پيش ميبرند و اکثريت مردم از کشورهاي اسلام زده مخالف اين سياستها هستند.

پس از اين سخنرانيها مباحثات داغي در مورد مسائل متعدد از جمله ممنوعيت برقعه در کشورهاي اروپايي انجام گرفت.

اين کنفرانس با انعکاس بسيار گسترده اي که در رسانه ها داشت٬ يک موفقيت براي ما بود. در اينجا لينک برخي از سايتهاي خبري که کنفرانس و مباحث مهم مطرح شده در آنرا پوشش خبري داده اند.

شوراي مرکزي سازمان اکس مسلم- سوئد

۹ ژوئن ۲۰۱۰

http://www.sydsvenskan.se/sverige/article894975/Lars-Vilks-ar-med-i-sin-egen-hatgrupp.html

http://www.winnipegfreepress.com/world/breakingnews/european-former-muslims-condemn-violent-attack-against-swedish-muhammad-cartoonist-lars-vilks-95792809.html

http://www.swedishwire.com/component/content/article/2:politics/4881:lars-vilks-joins-kill-lars-vilks-facebook-group

http://www.google.com/hostednews/ap/article/ALeqM5hxlb0ir4IjbfK6nJPi_v7VKSpucwD9G6K8281

http://tv.expressen.se/nyheter/Inrikes/1.2015986/lars-vilks-pa-seminarium-vid-moske-fin-symbolik

http://www.svd.se/nyheter/inrikes/lugnt-mote-med-vilks_4834023.svd

http://hd.se/inrikes/2010/06/07/lars-vilks-med-i-en-grupp-som-vill/

http://www.nyhetsverket.se/nyhet/8175/Vilks-%E2%80%9DJag-%C3%A4r-inte-paranoid-eller-vettskr%C3%A4md%E2%80%9D

http://www.dn.se/kultur-noje/nyheter/vilks-moter-motstandarna-pa-facebook-1.1118064

http://hd.se/inrikes/2010/06/07/lars-vilks-soker-upp-sina-fiender/

http://hd.se/inrikes/2010/06/07/vilks-framtrader-i-stockholm/

http://www.sydsvenskan.se/sverige/article894953/Lars-Vilks-soker-upp-sina-fiender.html

گزارش تصویری از کنفرانس مطبوعاتی در استکهلم در دفاع از آزادی بیان و در محکومیت حمله به لارش ویلکس

فرستادن  به ایمیل چاپ
Share/Bookmark

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

بیانیه معلمان کامیاران به مناسبت اعدام فرزاد کمانگر.ما افتخار میکنیم که همکاری همچون فرزاد را داشته ایم .


فرستادن  به ایمیل چاپ
به نام جانباختگان راه آزادی

مردم آزادیخواه و معلمان راستین درسراسر ایران و کردستان

ما معلمان کامیاران در نهایت افتخاربه همکار بودن با معلمی انسان دوست و آزاداندیش و راستین همچون ((شهیدفرزادکمانگر)) ضمن اعلام انزجار و نفرت از اعدام بی گناهانه این معلم شهید از صمیم قلب به خانواده ی ایشان و جامعه فرهنگیان سراسر ایران بخصوص کردستان تسلیت عرض نموده و خود راصاحب عزای این معلم شهید می دانیم. ما معلمان کامیاران هیچ گاه تلاش ها و زحمات اثرگذار این همکار شهید خود را فراموش نخواهیم نمود. و یاد وخاطره او در قلب هایمان جای داشته و خواهد داشت. و آرمانهای انسان دوستانه و عاشقانه این شهید سرلوحه ی کار و پیشه ی مان خواهد بود. ما هرگز شیوه ی معلم بودن او را فراموش نخواهیم نمود و هر روز و هرسال به دانش آموزان مان ازعشق وی به انسان و انسانیت و گذشت و فداکاری و تحمل رنج و مرارت بسیار وی برای آزادی خواهیم گفت.

خواهیم گفت: که در دور افتاده ترین روستاها با چه انگیزه ای به محروم ترین دانش آموزان این مرز و بوم درس ایثار و از خود گذشتگی میداد و چگونه در چندین روستا برای دانش آموزان و جوانان کتابخانه تاسیس نمود.و خواهیم نوشت روی تخته ی کلاس هایمان که فرزاد حقوق ناچیزش را به دانش آموزان بی بضاعت می داد که بی کفش و بی دفتر نباشند.فریاد خواهیم زد که فرزاد با چه خون دلی سعی در راه اندازی انجمن صنفی معلمان کامیاران نمود.و باچه همتی نشریه ی ماندگار((رویان ))را به راه انداخت و هرگزحسادت و طعنه باعث نشد از تاسیس انجمن سبز ((آسک))دلسرد شود. آیا ما معلمان میتوانیم قرائت آتشین بیانیه اولین تحصن معلمان کامیاران را توسط این شهید از یاد ببریم.آیامعلمان کامیاران افشاگریهای صریح وصادقانه ی فرزاد را در مورد تعاونی مسکن و فروشگاه فرهنگیان و دهها کار تاثیر گذار و ماندگار را ازیاد خواهند برد؟

آیا دانش آموزان فرزاد که به همت وی خواندن ونوشتن به زبان مادری را آموختند او را می توانند فراموش کنند؟

فرزاد تا زمانی که در میان ما بود یکپارچه شور وعشق وحماسه ساز بود برای مردم و معلمان کامیاران که تاریک اندیشان به خیال خویش با زندانی نمودن وی معلمان کامیاران دیگرصدایی نخواهند داشت. اماغافل از اینکه فرزاد در زندان به صدای معلمان و تمامی انسانهای آزادیخواه ایران وجهان تبدیل می شود.و با خلق نامه های ماندگارخویش خود و معلمان کامیاران را جهانی می نماید. ما معلمان کامیاران به پاس قدردانی از این معلم شهید روز 19اردیبهشت را به نام روز معلم نامگذاری می نماییم. همچنین یکدل و یک صدا از تمامی معلمان ایران و کردستان میخواهیم که همگام با سایر اقشار مختلف جامعه کلاس های خود را در روز پنج شنبه 23/2/ 89 تعطیل نموده و به اعتصاب سراسری بپیوندند.

زنده باد یاد و خاطره معلم شهید فرزاد کمانگر و شهیدان " شیرین علم هولی-علی حیدریان-فرهاد وکیلی و مهدی اسلامیان"

21/2/89

معلمان کامیاران

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۱, سه‌شنبه

فراخوان به تظاهرات در مقابل سفارت رژیم اسلامی ایران در هلسینکی / حزب کمونيست کارگرى و حزب کمونيست ايران


فراخوان
May 11, 2010

همانطوریکه مطلع هستید صبح روز یکشنبه 19 اردیبهشت ماه 5 زندانی سیاسی، فرزاد کمانگر، علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی، مهدی اسلامیان در بیدادگاههای مخوف حکومت اسلامی که بر اساس پرونده ای ساخته و پرداخته دستگاههای اطلاعاتی رژیم محکوم به اعدام شده بودند، در زندان اوین به دار آویخته شدند. این عزیزان به جرم عقاید و آرمانهايشان و به جرم مخالفتشان با رژیم جمهوری اسلامی از حق حیات محروم شدند.


تاریخ حیات رژیم سراپا ننگین جمهوری اسلامی در ایران مملو از چنین جنایاتی است و بدون شک برای تداوم بقای خود از هیچ جنایتی دریغ نخواهد کرد٠ بیگمان تک تک شما با شنیدن خبر اعدام این ٥ زندانی سیاسی قلب تان بدرد آمده و خشمگین شده اید، اما برای متوقف کردن اعدام و اعمال ضد انسانی این رژیم لازم است که نیروی اجتماعی گسترده تری به حرکت در آید و رژیم در مقابل اين جنايتهايش پاسخ قاطعانه تری بگیرد.


به همین خاطر روز 5 شنبه ١٣ مه روز اعتصاب عمومی در شهرهای کردستان اعلام شده است. ما هم در حمایت و برای تقویت اعتصاب عمومی برحق مردم کردستان و در اعتراض به این اعدامها و بقیه جنایات رژیم در حق به زندانیان سیاسی در همین روزمقابل سفارت رژیم جنایت پیشه جمهوری اسلامی ایران در هلسینکی تظاهراتی خواهیم داشت. جا دارد تا با تمام توان عکس العمل نشان دهیم و به حکومت اسلامی نشان دهیم که چنین جنایاتی با عکس العمل قاطع هر انسان شرافتمندی روبرو خواهد شد٠ لذا از عموم مردم آزادیخواه، از همه احزاب، سازمانها و انسانهای آزاده و مخالف رژیم جمهوری اسلامی در فنلاند میخواهیم که در این اعتراض و برای تقویت فضای تازه ای درمبارزه مردم کردستان و ایران در بزیر کشیدن رژیم جمهوری اسلامی شرکت کنند. باید در مقابل این وحشی گری ایستاد و این ماشین کشتار را متوقف کرد.


تظاهرات روز پنجشنبه ١٣ مه ساعت ١٤

مقابل سفارت جمهوری اسلامی در هلسینکی

تجمع در ایستگاه مترو Kulosaari "کولوساری"


تشکیلات خارج کشورحزب کمونیست ایران- فنلاند

تشکیلات خارج کشورحزب کمونیست کارگری ایران- فنلاند

10 مه 2010 میلادی

ایران سولیداریتی: ایرانیان، مردم شهر گوتنبرگ به جنایت هولناک اعدام زندانیان سیاسی اعتراض کنید

ایران سولیداریتی: ایرانیان، مردم شهر گوتنبرگ به جنایت هولناک اعدام زندانیان سیاسی اعتراض کنید

فرستادن  به ایمیل چاپ

iranSolid

اطلاعیه

صحرگاه روز یکشنبه ۹ مه فرزاد کمانگر چهره آشنا و محبوب مردم کامیاران و چهار فعال سياسي ديگر به نامهای فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان را در زندان اوین وقیحانه اعدام کردند. هفته پیش نیز ۴۵ مهاجر و پناهنده افغان را به دار آویختند و ۶ نفر دیگر را در زندان قزل حصار اعدام کردند.

فرزاد کمانگر در زندان طی نامه ای نوشته بود: "آقای اژه ای، بگذار قلبم بتبد. ماههاست که درزندانم، زندانی ای که قرار بود ِاراده ام را، عشقم را و انسان بودنم را درهم بشکنند." آری جلادان بیرحم فرزاد کمانگر را کشتند تا به خیال خود اعتراض مردم را درهم بشکنند. اما اعتراض هزاران نفره ما می تواند برای خانواده و بستگان این عزیزان تسلای خاطر و برای جمهوری اسلامی نفرت و انزجار باشد.

جمهوری اسلامی برای ساکت کردن، نا امید کردن و ترساندن ما مردم چنین جنایاتی را مرتکب می شود، باید به جانیان اسلامی نشان دهیم ما نه ساکت می شویم، نه مرعوب و نه ناامید و تا سرنگونی حکومت جنایتکاران اسلامی مبارزه خواهیم کرد.

بايد در همه جای دنیا٬ به خیابان بیاییم تا توجه افکار عمومی جهان را به این همه قساوت و وحشیگری جمهوری اسلامی جلب کنیم، بیرون بیاییم تا با خانواده فرزاد کمانگر، فرهاد وکیلی، شیرین علم هولی، علی حیدریان و مهدی اسلامیان اعلام همدردی کنیم و با تجمعات پرشور خود مشت محکمی بر پوزه جنایتکاران اسلامی بزنیم. باید با قدرت مقابل این جنایات بایستیم و نگذاریم قاتلان جمهوری اسلامی بیش از این از ما قربانی بگیرند.

" ایران سولیداریتی" در یوتبوری از همه شما دعوت ميکند با تمام نیرو به خیابان بیایید و اعتراض کنید.


زمان: سه شنبه ۱۱ مای ساعت ۱۸

مکان: Brunnsparken جنب مجسمه یوهانا

تلفنهای تماس 31848 07670 روزبه زندی فر

0737178819 عبدالله اسدی

نهاد ایران سولیداریتی

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

فراخولن تجمع اعتراضی در مقابل سفارت رژیم اسلامی در بلژیک: کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران - بلژیک

فراخولن تجمع اعتراضی در مقابل سفارت رژیم اسلامی در بلژیک: کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران - بلژیک

فرستادن  به ایمیل چاپ
کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران - بلژیک کلیه ایرانیان ساکن بلژیک را فرامی خواند تا فردا دوشنبه ۱۰مه ساعت ۱۸در برابر سفارت جمهوری اعدام و جنایت تجمع کنند. این برنامه اعتراضی بدنبال اعدام ۵ زندانی سیاسی در اوین انجام خواهد گرفت و حمایت و همراهی کلیه نیروهای ایرانی و غیر ایرانی بلژیک را می طلبد تا متحدانه فریاد اعتراض خود را بلند کنیم
فردا با در دست داشتن عکسهای عزیران جانباخته و شعارهای ضد رژیم جمهوری اسلامی به حمایت از مبارزات مردم ایران و زنده نگاه داشتن عزیران جانباخته می پردازیم
کمیته دفاع از مبارزات مردم ایران - بلژیک

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

پاکستان: کنگره بیست و نهم سازمان «جد و جهد» - تجمعی تاریخی

نوشته: گرایش بین‌المللی مارکسیستی٬ لاهورپاکستان: کنگره بیست و نهم سازمان «جد و جهد» - تجمعی تاریخی
نوشته: گرایش بین‌المللی مارکسیستی٬ لاهور

ترجمه: بابک کسرایی

babakkasrayi@yahoo.com آدرس ایمیل جهت جلوگیری از رباتهای هرزنامه محافظت شده اند، جهت مشاهده آنها شما نیاز به فعال ساختن جاوا اسكریپت دارید

توضیح مترجم: حدود یک ماه و نیم پیش سازمان مارکسیستی «جد و جهد» در پاکستان ۲۹امین کنگره‌ی خود را برگزار کرد. این کنگره در حالی برگزار شد که پاکستان دستخوش جنگ و بیکاری و قطع برق و حملات تروریستی است. فروپاشی اقتصادی به مصائب توده‌ها افزوده و اعتراضات اجتماعی روز به روز افزایش می‌یابد. در این شرایط است که «جد و جهد» کنگره عظیم خود را برگزار کرد و در طول دو روز ۲۱۸۳ نفر در این کنگره شرکت کردند.

ر زیر ترجمه‌ی گزارش روز اول کنگره را می‌خوانید (گزارش روز دوم نیز متعاقبا ترجمه و چاپ می‌شود).

***

کنگره بیست و نهم سازمان «جد و جهد» در میان بحرانی اقتصادی٬‌ اجتماعی و سیاسی برگزار شد که در تاریخ پاکستان بینظیر است. فروپاشی اقتصادی به مصائب وسیع بین توده‌ها انجامیده است. هر روز ۲۰ هزار نفر به دامان فقر سقوط می‌کنند. داغِ بیکاری به افزایش مداوم قیمت ضروریات ساده و قطع هرروزه‌ی برق که شهر و محله و روستا را گاهی برای ده ساعت یا بیشتر در تاریکی فرو می‌برد٬ اضافه شده.

روزنامه‌نگاری مشهور اخیرا نوشت که ما باید آماده‌ی سر کردن با قطع برق باشیم چرا که دموکراسی داریم. چنین کلماتی برای میلیون‌ها نفر از پاکستانی‌ها که برای بقا تقلا می‌کنند چرند و توخالی است! تا جایی که به توده‌ها بر می‌گردد٬ انتخاب دولت حزب مردم به تغییر چندانی نیانجامیده. دولت تحت رهبری راست‌گرایانه‌ی زرداری سیاست حمله به خدمات و خصوصی‌سازی‌ را پیش برده و کشور را به انقیاد امپریالیسم آمریکا در آورده و در جنگ جنایتکارانه در افغانستان شرکت کرده که این خود به مرگ و نابودی و بدبختی بیشتر انجامیده است.

کنگره در تالار چشمگیر «ایوان اقبال» در لاهور برگزار می‌شد. یک هفته پیش از کنگره٬ لاهور با سه انفجار خشونت‌آمیز که چندین نفر از مردم بیگناه و در ضمن تعدادی از پلیس و نظامیان را کشت٬ تکان خورد. اکنون تعداد حملات تروریستی در پاکستان بسیار بیشتر از عراق است و موقعیت مدام بدتر می‌شود. در نتیجه امنیت بسیار بالا بود و تعداد زیادی از رفقا نقش نگهبان را بازی می‌کردند.

در سال‌های گذشته شاهد افزایش مداوم تعداد شرکت‌کنندگان در کنگره بوده‌ایم اما امسال تمام رکوردهای سال‌های قبلی را شکست. در طول دو روز٬‌ تعداد کامل شرکت‌کنندگان ۲۱۸۳ نفر بود. در روز اول تمام صندلی‌های بالا و پایین اشغال بود و تعدادی از نمایندگان کنگره باید می‌ایستادند یا در راهروها می‌نشستند. این بخصوص به علت افزایش بسیار قیمت بلیت قطار است که هزینه سفر را بسیار گران‌تر از گذشته کرده است.

این واقعیت بدون شک تعداد شرکت‌کنندگان را محدود کرد و خطرهای جدی امنیتی که بمبگذاری‌ها باعث شد نیز همین نقش را داشت. در حالی که سایر سازمان‌های سیاسی و ان.جی.اوها در پاکستان در واقع به مردم پول می‌دهند تا در جلسه‌ها و کنفرانس‌هایشان شرکت کنند٬ رفقای سازمان «جد و جهد» باید پول پیدا کنند تا به لاهور برسند و تازه باید برای شرکت در کنگره هم پول بدهند. باضافه امتحانات هم مشکلی برای دانشجویان بود. بدون این مشکلات شاهد تعداد حضوری حتی وسیع‌تر می‌بودیم که باعث می‌شد حتی تالار کنونی هم کافی نباشد.

اما در کار یافتن غذا کمک شد. در روزهای پیش از کنگره٬ گونی‌های برنج٬ آرد و قوطی‌های روغن حیوانی از روستاها از راه رسید. هواداران سازمان در این روستاها هر چه بتوانند اهدا می کنند تا غذای نمایندگان و بازدیدکنندگان فراهم شود. فقط پیدا کردن غذا و اقامت برای این همه آدم حتی برای رفقا در کشوری توسعه یافته تلاشی بزرگ خواهد بود. در جایی مثل پاکستان٬ این کار دست کمی از معجزه ندارد.

افتتاح کنگره

ساعت نه و نیم صبح نمایندگان پس از گذشتن از چک امنیتی سفت و سخت سالن را پر می‌کنند. حال و هوا شورانگیز است. رفقایی از تک تک مناطق و استان‌های پاکستان حاضرند: کراچی٬‌ سند٬ بلوچستان٬ پنجاب (شمال٬ جنوب و مرکز)٬ کشمیر٬ پشتونخوا (سرحد شمال غرب سابق) و حتی مناطق قبایل (وزیرستان٬ دی آی خان) که جنگ بین طالبان و ارتش پاکستان در آن‌ها در جریان است.

مثل سال‌های گذشته ترکیب خوبی از جوانان و فعالین کارگری را می‌بینیم. رفقایی از کارخانه فولاد کراچی و کارخانه برق کارچی آمده‌اند که در مبارزه علیه حزب فاشیست‌ »جنبش متحد قومی» آبدیده شده‌اند. این کارگران به مواجهه با حملات تروریستی٬ قتل‌های قراردادی به دست رئیس و روسا و مافیا٬ جدال‌های دسته‌ای بین گروه‌های مذهبی و ملی مختلف و بسیاری مشکلات دیگر عادت دارند. اما کراچی همچنان کلید انقلاب سوسیالیستی در پاکستان است. این شهر همان موقعیت استراتژیکی را دارد که پتروگراد در انقلاب روسیه داشت.

لباس‌های مختلف خبر از حضور ملیت‌های مختلف می‌دهد. زنان (۹۵ رفیق زن حاضر بودند) بخصوص لباس‌های پررنگ مختلفی به تن دارند. بعضی‌ها چهره‌ی شرقی مردم هزاره را دارند که با مغول‌های چنگیز خان به افغانستان آمدند. جوانان انقلابی از کشمیر٬ دهقانان از سند٬ بلوچ‌ها و پنجابی‌ها و پشتون‌ها و کسانی از مناطق قبایل شمال حاضر هستند.

اما به جای رقابت ملی٬‌ روحیه وحدت رفیقانه و همبستگی انقلابی برقرار است. همه‌جا پر از هیجان و آواز و شعار است. طبق معمول پیش از آغاز جلسه‌های رسمی چند تایی از رفقا به صحنه می‌آیند تا سرودهای انقلابی بخوانند و شعرهای انقلابی دکلمه کنند. در ساعت ۱۰:۳۰ کنگره رسما توسط رفیق ریحانه از کشمیر که اکنون مسئول کار میان زنان است افتتاح می‌شود.

پیش از آغاز جلسه اول نمایندگان پیغام‌های ویدئویی حمایت و همبستگی از مارکسیست‌های برجسته‌ی کشورهای مختلف را تماشا کردند: آمریکا٬‌ مکزیک٬ ونزوئلا٬ برزیل (رفیق سرژ گولارت)٬ بولیوی٬ فرانسه٬ دانمارک و بریتانیا. تشویق گرم نمایندگان خبر از تعهد محکم مارکسیست‌های پاکستان به انترناسیونالیسم پرولتری و به گرایش بین‌المللی مارکسیستی می‌داد.

چشم‌اندازهای جهانی

اولین جلسه در مورد چشم‌اندازهای جهانی بود و رفیق آلن وودز از گرایش بین‌المللی مارکسیستی آن‌را معرفی کرد. رفیق آلن در سخنرانی خود توضیح داد که این جدی‌ترین بحران سرمایه‌داری نه فقط از زمان جنگ جهانی دوم که احتمالا در کل تاریخ سرمایه‌داری است. اقتصاد باصطلاح «بازار آزاد» محکوم است چرا که تنها بر پایه کمک دولتی بقا یافته. میلیاردها دلار به ثروتمندان داده شده و در عین حال دولت‌ها به فقرا می‌گویند پولی برای مدرسه و مسکن و بیمارستان و حقوق بازنشستگی نیست.

انگلیِ شنیع سرمایه‌داری را می‌توان از «فهرست پولدارها» که مجله فوربس اخیرا منتشر کرد دریافت. این فهرست نشان می‌داد آن روندی که کارل مارکس تمرکز سرمایه می‌خواند به سطوحی قبیح رسیده است. واقعیت ندارد که شکاف واقعی بین کشورهای پولدار و فقیر است. ثروتمندترین مرد جهان نه بیل گیتس که کارلوس اسلیم است: فردی مکزیکی که ثروت شخصی ۵۳.۵ میلیارد دلاری دارد و سال قبل ۱۸.۵ میلیارد دلار بر آن افزوده. بیل گیتس مقداری کمتر پول دارد - «فقط» ۵۳ میلیارد دلار.

اما چندتایی مولتی میلیاردر از کشورهای فقیر هستند مثل موکش آبانی٬ فردی هندی با ثروت شخصی ۲۹ میلیارد دلار یا دیگر فرد هندی٬ لاکشمی میتای با ۲۸.۷ میلیارد دلار. آن‌ها این سودهای شنیع را از نفت و فولاد درآورده‌اند در حالی که میلیون‌ها نفر از فقرای هندوستان غذای کافی برای خوردن و دسترسی به آب پاکیزه٬ آموزش یا تجهیزات بهداشتی ندارند. سخنران که خود از مارکسیست‌های بریتانیا است از این گفت که پاکستان هم کمبودی در انگل‌های ثروتمند ندارد و به حضور حداقل یک نفر پاکستانی در «فهرست پولدارها» اشاره کرد.

آلن توضیح داد که سرمایه‌داران تنها با تزریق مقادیر عظیم پول به بانک‌ها و صنایع خصوصی از بحران بیرون آمده‌امد اما این تنها مشکلات جدید و غیر قابل حل ایجاد می‌کند. سطوح بی‌سابقه‌ی بدهی دولتی باید پرداخت شود و نه ثروتمندان که فقرا باید پول آن‌را بدهند. بحران سرمایه‌داری یونان تنها نوک کوه یخ است. تلاش برای انداختن خرج بحران بر دوش کارگران یونان فی‌الحال به چند اعتصاب عمومی و تظاهرات توده‌ای انجامیده است. او گفت سایر کشورها هم همین راه را طی می‌کنند که به افزایش عمومی مبارزه طبقاتی می‌انجامد.

آلن سپس به روابط جهان پرداخت و اشاره کرد امپریالیسم آمریکا درگیر جنگی غیر قابل پیروزی در افغانستان است. آن‌ها باید از عراق بیرون بیایند و به تنها چیزی که رسیده‌اند بی‌ثابت‌سازی خاورمیانه است. اوباما تصویری از ناتوانی است و ناتانیاهو توانست علنا بر سر مسئله‌ی فلسطین حرفش را زمین بزند. جنگ افغانستان به بی‌ثبات‌سازی پاکستان انجامیده و همین اثر را در آسیای مرکزی هم داشته است.

علیرغم همه‌ی این‌ها ظرفیت انقلابی رو به تکامل است. رویدادهای چشمگیر ایران٬ که در‌آن میلیون‌ها نفر در مبارزه با رژیم ارتجاعی آخوندها به خیابان آمدند٬ این را نشان می‌دهد.

آلن اشاره کرد که دولت‌ها می‌خواهند تمام تقصیر بحران را به گردن توده‌ها بیاندازند. آن‌ها میلیاردها دلار به بانکدارها داده‌اند و حالا صورت‌حسابش را به گردن فقرا می‌اندازند. این اتفاق در پاکستان نیز می‌افتد. او گفت پنجاه درصد تمام ثروتی که عرق و زحمت کارگران و دهقانان پاکستان ایجاد کرده به بانکداران خارجی داده می‌شود و اسم این را گذاشته‌اند «بازپرداخت بدهی» و تازه ۲۸ درصد بیشتر هم به ارتش داده می‌شود. «می‌ماند ۱۲ درصد برای بهداشت٬ آموزش و پرورش و زیرساخت‌ها. و تازه حالا می‌خواهند همین را هم کاهش دهند!»

رفیق وودز با طعنه از آن روزنامه‌نگارانی صحبت کرد که در نشریات می‌نویسند باید قطع برق‌ها را تحمل کنیم «چرا که دموکراسی داریم». آلن٬ در میان خنده بلند حضار گفت: «این‌ها قطع برق نیست٬ قطع برق دموکراتیک است. این گرانی نیست٬ گرانی دموکراتیک است. و وقتی مردم در خیابان‌های اسلام‌آباد اعتراض می‌کنند٬ پلیس با گلوله‌های دموکراتیک به سراغ‌شان می‌آید؛ گاز اشک‌آور دموکراتیک به چشم‌شان می‌زند و با گلوله‌های دموکراتیک زخمی‌شان می‌کند».

برای کسانی که در لیموزین‌های بزرگ اسلام‌آباد را دور می‌زنند٬ دموکراسی هست. اما برای کارگران و دهقانانی برای سر کردن با قطع برق‌های ۲۰ ساعته در تقلا هستند دموکراسی اگر اصلا معنایی داشته باشد٬ آن معنا باید این باشد: روتی٬ کاپرا٬‌ و مکان (نان٬ لباس و مسکن). این گفته‌ی آلن با تشویق پرشور مواجه شد.

بحث و پاسخ

سپس جلسه‌ی پرسش و مشارکت در بحث بود که در آن کنگره با علاقه‌ی بسیار به سخنان امانوئل توماسلی٬ از گروه «درفونکه» (مارکسیست‌های اتریش) و صحبت‌های رفیق حمید خان (کویته) و معظم کظمی از بخش آلمانِ گرایش بین‌المللی مارکسیستی گوش فرا داد. حمید خان گفت انقلاب در ایران به جلو می‌رود و تاثیری بزرگ بر پاکستان می‌گذارد.

رفیق امانوئل توضیح داد که سرمایه‌داری نظامی ناکام است چرا که نه تنها مردان و زنان زحمتکش و کارگر را استثمار می‌کند که برای جبران مقادیر عظیمی که به بانک‌ها داده تا آن‌ها را از فروپاشی نجات دهد هم به کمک مالی این زحمتکشان محتاج است. جوامعی که ثروت ملت‌ها را نابود می‌کنند تا نظام مولدشان را نجات دهند عاقبتی ندارند و باید به زباله‌دان تاریخ انداخته شوند.

حتی فجایع انسانی مثل زلزله در هائیتی مورد سواستفاده برای دلایل نظامی استراتژیک و برای مقابله با نفوذ انقلاب‌های ونزوئلا و کوبا در آمریکای لاتین قرار می‌گیرد که در آن روند انقلابی از هر جای دیگری پیش‌تر رفته است. او اشاره کرد که این بحران چه تاثیراتی بر شرایط زندگی طبقه‌ی کارگر گذاشته و چه تاثیراتی بر سازمان‌های توده‌ای طبقه خواهد گذاشت که از بالا تا پایین تکان می‌خورند.

او توضیح داد مارکسیست‌های اروپا شاهد طلوع مبارزات بزرگ اقتصادی و سیاسی طبقه‌ی کارگر در کشورهای امپریالیست هستند. از نظر سیاسی این به عروج احزاب کمونیست و چپ و جریانات چپ توده‌ای در احزاب سوسیال دموکرات می‌انجامد. او صحبت خود را با این حرف تمام کرد که : «تمام مفاهیم سیاسی در بحران هستند مگر مارکسیسم انقلابی و ما همه خوشبینیم. باید جهت تدارک برای نبردهای پیش رو هر چه می‌توانیم بکنیم».

رفیق آلن در بخش پاسخ به بعضی از سوال‌های بسیاری که به او داده شد پاسخ گفت. آلن در پاسخ به سوالی راجع به حزب مردم پاکستان گفت دو حزب مردم وجود دارد:‌ «حزب مردمِ» بوروکرات‌ها و کاریریست‌های فاسد و «حزب مردمِ» میلیون‌ها کارگر و دهقان تحت ستم که برای تغییر جامعه به این حزب رای دادند: «ما در کنار دومی هستیم و به شدت با اولی مخالفیم. ما در تمام اعتراضات و مبارزات برای دفاع از سطح زندگی مشارکت می‌کنیم و تلاش می‌کنیم به آن محتوای سوسیالیستی انقلابی بدهیم».

آلن در انتها از تصمیم تاریخیِ کمیته‌ی اجرایی بین‌المللیِ گرایش بین‌المللی مارکسیستی برای حمایت از ایجاد انترناسیونال پنجم گفت. این به رای گذاشته شد و به تصویب اتفاق آرا رسید و بخش اول کنگره با تشویق ایستاده حضار پایان یافت.

بخش دوم

پس از استراحت برای نهار بخش دوم کنگره در مورد چشم‌اندازهای پاکستان بود و پیش از آن جواد احمد٬ خواننده‌ی مشهور٬ سرود انترناسیونال را با ترجمه‌ی اردوی خودش خواند. کل کنگره به پا خواست و بیت آخر را با روحیه پرتوان انقلابی خواند. لحظه‌ای مملو از احساس بود و سپس نوبت فریاد زدن بلند شعارها بود: اینقیلاب٬‌ ننیقیلاب٬ سوشیالیست اینقیلاب! (انقلاب٬ انقلاب٬ انقلاب سوسیالیستی!)

بخش دوم کنگره٬ در مورد چشم‌اندازهای پاکستان٬ توسط رفیق پاراس جان معرفی شد که صحبت خود را با تاکید بر تاثیر بحران سرمایه‌داری جهانی بر پاکستان آغاز کرد. دولت از بهانه‌ی «جنگ علیه تروریسم» برای توجیه حملاتش به سطوح زندگی استفاده می‌کند. رفیق پاراس حزب ارتجاعی «مسلم لیگِ» نواز شریف را محکوم کرد اما در ضمن به انحطاط کامل رهبری حزب مردم اشاره کرد که به کلی به سرمایه‌داری و امپریالیسم تسلیم شده.

رفیق پاراس به تناقضات عمیق درون دولت بورژوایی پاکستان و تخاصم بین بخش‌هایی از نیروهای مسلح و سرویس جاسوسی اشاره کرد. او به نقش انقلابی جوانان و بخصوص کارگران اشاره کرد. کارگران حتی در بانو٬ در میانه‌ی پشتونخوای جنگ‌زده٬ دست به اعتصاب زده‌اند. «کمپین دفاع از اتحادیه‌های کارگری در پاکستان» تلاش‌های فوق‌العاده‌ای انجام داده و بازتاب خوبی پیدا کرده. در همه‌جا آتش نارضایتی می‌سوزد و مردم حتی در مناطقی که جنگ شعله‌ور است٬ مثل بلوچستان و پشتونخوا٬ از افکار انقلابی استقبال می‌کنند.

در بخش بحث٬ رفقایی از بلوچستان٬ کشمیر٬ پشتونخوا (سرحد شمال غرب سابق) و سند صحبت کردند. کنگره بخصوص استقبال گرمی به رفیق امجد شاهسوار نشان داد. امجد رئیس فدراسیون ملی دانشجویان جامو و کشمیر است: بزرگترین سازمان جوانان در کشمیر که رهبری آن به دست گرایش مارکسیستی است. او تاکید کرد تنها راه‌حل مسئله‌ی کشمیر٬ انقلاب سوسیالیستی در کشمیر٬ هند و پاکستان است: «و تنها نیرویی که قادر به آوردن چنین انقلابی است در این سالن جمع شده!».

رفیق فاضل قادر٬ رهبر کارگران راه‌آهن پیشاور٬ علیه تئوری استالینیستی دو مرحله صحبت کرد که به شکست انقلاب ۱۹۶۸-۹ و مستقیما به دیکتاتوری ضیاالحق انجامیده. کارگران از آن موقع تا بحال بهای این شکست را پرداخته‌اند.

لعل خان٬ رهبر بخش پاکستانِ گرایش بین‌المللی مارکسیستی٬ در بخش پاسخ گفت نه فقط اقتصاد پاکستان که خود بنیان ایدئولوژیکی که جدایی هند و پاکستان بر آن قرار داشته در بحران است. تمام جدایی‌های مصنوعی که دو کشور را جدا کرده ارتجاعی هستند٬ از جمله خط دوراند که مردم پشتون آن‌را نمی‌پذیرند. راه پیشروی را انقلاب روسیه با اتحاد مردم ستم‌دیده‌ی ملیت‌های مختلف تحت برنامه‌ی انقلاب سوسیالیستی نشان داد.

«پاکستان از زمان جدایی از هند تا بحال چه چیزی به مردم داده است؟ تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد مردم در اقتصاد‌ »سفید» رسمی شاغل هستند. دستمزد رسمی برای امرار معاش کافی نیست – برای بقا هم به زحمت کافی است. شرایط اکنون با قطع برق٬ قطع گاز و غیره حتی بدتر هم شده است. با این حال رهبران حزب مردم هنوز صحبت از آشتی ملی می‌کنند!

«بیش از نیمی از سرمایه‌گذاری صنعتی در پاکستان در دست ژنرال‌ها است. کشور را دارند صنعتی‌زدایی می‌کنند. کشور در عین حال به دست امپریالیسم آمریکا اداره می‌شود. سیاست فاجعه‌بار باصطلاح «دفاع در عمق» ما را به جنگ در افغانستان کشانده است. این سیاست به افزایش شدید تجارت مواد مخدر و تروریسم٬ پا گرفتن اقتصاد سیاه و تجزیه دولت و جامعه انجامیده است.

«آن نوع دموکراسی که ما برایش می‌جنگیم نه دموکراسی قلابی بورژوایی که دموکراسی شورایی واقعی بر پایه حکومت طبقه کارگر است. تنها راه مجبور کردن حزب مردم به تغییر مسیر این است که زرداری و سیاست‌هایش را مورد نقد بی‌رحمانه قرار دهیم و مبارزه توده‌ها علیه خصوصی‌سازی و در دفاع از شغل‌ها و سطح زندگی را رهبری کنیم.

«ما تئوری استالینیستی دو مرحله را رد می‌کنیم: «اول برای دموکراسی بجنگ٬ بغد برای سوسیالیسم». در واقع استالینیست‌های پاکستان دیگر نه تئوری دو مرحله‌ای که تئوری یک مرحله‌ای دارند – آخر سوسیالیسم را به کلی یادشان رفته! (خنده حضار)

«از پاکستان تصویر جامعه اسلامی مذهبی می‌دانند اما اکثریت پاکستانی‌ها در واقع از بنیادگرایان متنفرند. ما علیه بنیادگرایان و امپریالیست‌ها می‌جنگیم. رفیق علی وزیر امروز در این سالن است اما ۲۵ رفیق دیگر از (مناطق قبایل) وزیرستان نتوانستند اینجا باشند چرا که ارتش پل را بسته و جلویشان را گرفته» (این رفقا در روز بعد به کنگره رسیدند).

رفیق لعل خان در پایان تلاش‌های دشمنان جنبش مارکسیستی برای کوچک جلوه دادن دستاوردهای سازمان «جد و جهد» و دروغ‌پراکنی در مورد این کنگره را به سخره گرفت. لعل خان با اشاره به حضور عظیم مردم که تمام صندلی‌های سالن بزرگ را پر کرده بودند و مردم در راهروها هم ایستاده و نشسته بودند٬ چالشی پیش روی مرتدان و دشمنان مارکسیسم قرار داد:

«من به این‌ها می‌گویم: بیایید و خودتان ببینید! (خنده و تشویق) بیایید و خوب نگاه کنید! آدم‌های حاضر را بشمرید! تک تک‌شان را بشمرید! و بعد به ما بگویید این کنگره کارگری واقعی نیست! بیایید اینجا و از حضار بپرسید چه فکر می‌کنند و آن‌ها با یک صدا پاسخ می‌دهند: صدای مارکسیسم انقلابی!».

این آخرین گفته‌های لعل خان با تشویق ایستاده و فریاد شعارهای انقلابی مورد استقبال قرار گرفت. نمایندگان سپس برای کمیسیون‌های کار در اتحادیه‌های کارگری٬ جوانان و زنان به سه گروه تقسیم شدند.

(گزارش روز دوم کنگره فردا منتشر می‌شود...)

منبع: «در دفاع از مارکسیسم»٬ وب‌سایت گرایش بین‌المللی مارکسیستی٬ (http://www.marxist.com/)٬ ۲۲ مارس


ترجمه: بابک کسرایی

babakkasrayi@yahoo.com آدرس ایمیل جهت جلوگیری از رباتهای هرزنامه محافظت شده اند، جهت مشاهده آنها شما نیاز به فعال ساختن جاوا اسكریپت دارید

توضیح مترجم: حدود یک ماه و نیم پیش سازمان مارکسیستی «جد و جهد» در پاکستان ۲۹امین کنگره‌ی خود را برگزار کرد. این کنگره در حالی برگزار شد که پاکستان دستخوش جنگ و بیکاری و قطع برق و حملات تروریستی است. فروپاشی اقتصادی به مصائب توده‌ها افزوده و اعتراضات اجتماعی روز به روز افزایش می‌یابد. در این شرایط است که «جد و جهد» کنگره عظیم خود را برگزار کرد و در طول دو روز ۲۱۸۳ نفر در این کنگره شرکت کردند.

ر زیر ترجمه‌ی گزارش روز اول کنگره را می‌خوانید (گزارش روز دوم نیز متعاقبا ترجمه و چاپ می‌شود).

***

کنگره بیست و نهم سازمان «جد و جهد» در میان بحرانی اقتصادی٬‌ اجتماعی و سیاسی برگزار شد که در تاریخ پاکستان بینظیر است. فروپاشی اقتصادی به مصائب وسیع بین توده‌ها انجامیده است. هر روز ۲۰ هزار نفر به دامان فقر سقوط می‌کنند. داغِ بیکاری به افزایش مداوم قیمت ضروریات ساده و قطع هرروزه‌ی برق که شهر و محله و روستا را گاهی برای ده ساعت یا بیشتر در تاریکی فرو می‌برد٬ اضافه شده.

روزنامه‌نگاری مشهور اخیرا نوشت که ما باید آماده‌ی سر کردن با قطع برق باشیم چرا که دموکراسی داریم. چنین کلماتی برای میلیون‌ها نفر از پاکستانی‌ها که برای بقا تقلا می‌کنند چرند و توخالی است! تا جایی که به توده‌ها بر می‌گردد٬ انتخاب دولت حزب مردم به تغییر چندانی نیانجامیده. دولت تحت رهبری راست‌گرایانه‌ی زرداری سیاست حمله به خدمات و خصوصی‌سازی‌ را پیش برده و کشور را به انقیاد امپریالیسم آمریکا در آورده و در جنگ جنایتکارانه در افغانستان شرکت کرده که این خود به مرگ و نابودی و بدبختی بیشتر انجامیده است.

کنگره در تالار چشمگیر «ایوان اقبال» در لاهور برگزار می‌شد. یک هفته پیش از کنگره٬ لاهور با سه انفجار خشونت‌آمیز که چندین نفر از مردم بیگناه و در ضمن تعدادی از پلیس و نظامیان را کشت٬ تکان خورد. اکنون تعداد حملات تروریستی در پاکستان بسیار بیشتر از عراق است و موقعیت مدام بدتر می‌شود. در نتیجه امنیت بسیار بالا بود و تعداد زیادی از رفقا نقش نگهبان را بازی می‌کردند.

در سال‌های گذشته شاهد افزایش مداوم تعداد شرکت‌کنندگان در کنگره بوده‌ایم اما امسال تمام رکوردهای سال‌های قبلی را شکست. در طول دو روز٬‌ تعداد کامل شرکت‌کنندگان ۲۱۸۳ نفر بود. در روز اول تمام صندلی‌های بالا و پایین اشغال بود و تعدادی از نمایندگان کنگره باید می‌ایستادند یا در راهروها می‌نشستند. این بخصوص به علت افزایش بسیار قیمت بلیت قطار است که هزینه سفر را بسیار گران‌تر از گذشته کرده است.

این واقعیت بدون شک تعداد شرکت‌کنندگان را محدود کرد و خطرهای جدی امنیتی که بمبگذاری‌ها باعث شد نیز همین نقش را داشت. در حالی که سایر سازمان‌های سیاسی و ان.جی.اوها در پاکستان در واقع به مردم پول می‌دهند تا در جلسه‌ها و کنفرانس‌هایشان شرکت کنند٬ رفقای سازمان «جد و جهد» باید پول پیدا کنند تا به لاهور برسند و تازه باید برای شرکت در کنگره هم پول بدهند. باضافه امتحانات هم مشکلی برای دانشجویان بود. بدون این مشکلات شاهد تعداد حضوری حتی وسیع‌تر می‌بودیم که باعث می‌شد حتی تالار کنونی هم کافی نباشد.

اما در کار یافتن غذا کمک شد. در روزهای پیش از کنگره٬ گونی‌های برنج٬ آرد و قوطی‌های روغن حیوانی از روستاها از راه رسید. هواداران سازمان در این روستاها هر چه بتوانند اهدا می کنند تا غذای نمایندگان و بازدیدکنندگان فراهم شود. فقط پیدا کردن غذا و اقامت برای این همه آدم حتی برای رفقا در کشوری توسعه یافته تلاشی بزرگ خواهد بود. در جایی مثل پاکستان٬ این کار دست کمی از معجزه ندارد.

افتتاح کنگره

ساعت نه و نیم صبح نمایندگان پس از گذشتن از چک امنیتی سفت و سخت سالن را پر می‌کنند. حال و هوا شورانگیز است. رفقایی از تک تک مناطق و استان‌های پاکستان حاضرند: کراچی٬‌ سند٬ بلوچستان٬ پنجاب (شمال٬ جنوب و مرکز)٬ کشمیر٬ پشتونخوا (سرحد شمال غرب سابق) و حتی مناطق قبایل (وزیرستان٬ دی آی خان) که جنگ بین طالبان و ارتش پاکستان در آن‌ها در جریان است.

مثل سال‌های گذشته ترکیب خوبی از جوانان و فعالین کارگری را می‌بینیم. رفقایی از کارخانه فولاد کراچی و کارخانه برق کارچی آمده‌اند که در مبارزه علیه حزب فاشیست‌ »جنبش متحد قومی» آبدیده شده‌اند. این کارگران به مواجهه با حملات تروریستی٬ قتل‌های قراردادی به دست رئیس و روسا و مافیا٬ جدال‌های دسته‌ای بین گروه‌های مذهبی و ملی مختلف و بسیاری مشکلات دیگر عادت دارند. اما کراچی همچنان کلید انقلاب سوسیالیستی در پاکستان است. این شهر همان موقعیت استراتژیکی را دارد که پتروگراد در انقلاب روسیه داشت.

لباس‌های مختلف خبر از حضور ملیت‌های مختلف می‌دهد. زنان (۹۵ رفیق زن حاضر بودند) بخصوص لباس‌های پررنگ مختلفی به تن دارند. بعضی‌ها چهره‌ی شرقی مردم هزاره را دارند که با مغول‌های چنگیز خان به افغانستان آمدند. جوانان انقلابی از کشمیر٬ دهقانان از سند٬ بلوچ‌ها و پنجابی‌ها و پشتون‌ها و کسانی از مناطق قبایل شمال حاضر هستند.

اما به جای رقابت ملی٬‌ روحیه وحدت رفیقانه و همبستگی انقلابی برقرار است. همه‌جا پر از هیجان و آواز و شعار است. طبق معمول پیش از آغاز جلسه‌های رسمی چند تایی از رفقا به صحنه می‌آیند تا سرودهای انقلابی بخوانند و شعرهای انقلابی دکلمه کنند. در ساعت ۱۰:۳۰ کنگره رسما توسط رفیق ریحانه از کشمیر که اکنون مسئول کار میان زنان است افتتاح می‌شود.

پیش از آغاز جلسه اول نمایندگان پیغام‌های ویدئویی حمایت و همبستگی از مارکسیست‌های برجسته‌ی کشورهای مختلف را تماشا کردند: آمریکا٬‌ مکزیک٬ ونزوئلا٬ برزیل (رفیق سرژ گولارت)٬ بولیوی٬ فرانسه٬ دانمارک و بریتانیا. تشویق گرم نمایندگان خبر از تعهد محکم مارکسیست‌های پاکستان به انترناسیونالیسم پرولتری و به گرایش بین‌المللی مارکسیستی می‌داد.

چشم‌اندازهای جهانی

اولین جلسه در مورد چشم‌اندازهای جهانی بود و رفیق آلن وودز از گرایش بین‌المللی مارکسیستی آن‌را معرفی کرد. رفیق آلن در سخنرانی خود توضیح داد که این جدی‌ترین بحران سرمایه‌داری نه فقط از زمان جنگ جهانی دوم که احتمالا در کل تاریخ سرمایه‌داری است. اقتصاد باصطلاح «بازار آزاد» محکوم است چرا که تنها بر پایه کمک دولتی بقا یافته. میلیاردها دلار به ثروتمندان داده شده و در عین حال دولت‌ها به فقرا می‌گویند پولی برای مدرسه و مسکن و بیمارستان و حقوق بازنشستگی نیست.

انگلیِ شنیع سرمایه‌داری را می‌توان از «فهرست پولدارها» که مجله فوربس اخیرا منتشر کرد دریافت. این فهرست نشان می‌داد آن روندی که کارل مارکس تمرکز سرمایه می‌خواند به سطوحی قبیح رسیده است. واقعیت ندارد که شکاف واقعی بین کشورهای پولدار و فقیر است. ثروتمندترین مرد جهان نه بیل گیتس که کارلوس اسلیم است: فردی مکزیکی که ثروت شخصی ۵۳.۵ میلیارد دلاری دارد و سال قبل ۱۸.۵ میلیارد دلار بر آن افزوده. بیل گیتس مقداری کمتر پول دارد - «فقط» ۵۳ میلیارد دلار.

اما چندتایی مولتی میلیاردر از کشورهای فقیر هستند مثل موکش آبانی٬ فردی هندی با ثروت شخصی ۲۹ میلیارد دلار یا دیگر فرد هندی٬ لاکشمی میتای با ۲۸.۷ میلیارد دلار. آن‌ها این سودهای شنیع را از نفت و فولاد درآورده‌اند در حالی که میلیون‌ها نفر از فقرای هندوستان غذای کافی برای خوردن و دسترسی به آب پاکیزه٬ آموزش یا تجهیزات بهداشتی ندارند. سخنران که خود از مارکسیست‌های بریتانیا است از این گفت که پاکستان هم کمبودی در انگل‌های ثروتمند ندارد و به حضور حداقل یک نفر پاکستانی در «فهرست پولدارها» اشاره کرد.

آلن توضیح داد که سرمایه‌داران تنها با تزریق مقادیر عظیم پول به بانک‌ها و صنایع خصوصی از بحران بیرون آمده‌امد اما این تنها مشکلات جدید و غیر قابل حل ایجاد می‌کند. سطوح بی‌سابقه‌ی بدهی دولتی باید پرداخت شود و نه ثروتمندان که فقرا باید پول آن‌را بدهند. بحران سرمایه‌داری یونان تنها نوک کوه یخ است. تلاش برای انداختن خرج بحران بر دوش کارگران یونان فی‌الحال به چند اعتصاب عمومی و تظاهرات توده‌ای انجامیده است. او گفت سایر کشورها هم همین راه را طی می‌کنند که به افزایش عمومی مبارزه طبقاتی می‌انجامد.

آلن سپس به روابط جهان پرداخت و اشاره کرد امپریالیسم آمریکا درگیر جنگی غیر قابل پیروزی در افغانستان است. آن‌ها باید از عراق بیرون بیایند و به تنها چیزی که رسیده‌اند بی‌ثابت‌سازی خاورمیانه است. اوباما تصویری از ناتوانی است و ناتانیاهو توانست علنا بر سر مسئله‌ی فلسطین حرفش را زمین بزند. جنگ افغانستان به بی‌ثبات‌سازی پاکستان انجامیده و همین اثر را در آسیای مرکزی هم داشته است.

علیرغم همه‌ی این‌ها ظرفیت انقلابی رو به تکامل است. رویدادهای چشمگیر ایران٬ که در‌آن میلیون‌ها نفر در مبارزه با رژیم ارتجاعی آخوندها به خیابان آمدند٬ این را نشان می‌دهد.

آلن اشاره کرد که دولت‌ها می‌خواهند تمام تقصیر بحران را به گردن توده‌ها بیاندازند. آن‌ها میلیاردها دلار به بانکدارها داده‌اند و حالا صورت‌حسابش را به گردن فقرا می‌اندازند. این اتفاق در پاکستان نیز می‌افتد. او گفت پنجاه درصد تمام ثروتی که عرق و زحمت کارگران و دهقانان پاکستان ایجاد کرده به بانکداران خارجی داده می‌شود و اسم این را گذاشته‌اند «بازپرداخت بدهی» و تازه ۲۸ درصد بیشتر هم به ارتش داده می‌شود. «می‌ماند ۱۲ درصد برای بهداشت٬ آموزش و پرورش و زیرساخت‌ها. و تازه حالا می‌خواهند همین را هم کاهش دهند!»

رفیق وودز با طعنه از آن روزنامه‌نگارانی صحبت کرد که در نشریات می‌نویسند باید قطع برق‌ها را تحمل کنیم «چرا که دموکراسی داریم». آلن٬ در میان خنده بلند حضار گفت: «این‌ها قطع برق نیست٬ قطع برق دموکراتیک است. این گرانی نیست٬ گرانی دموکراتیک است. و وقتی مردم در خیابان‌های اسلام‌آباد اعتراض می‌کنند٬ پلیس با گلوله‌های دموکراتیک به سراغ‌شان می‌آید؛ گاز اشک‌آور دموکراتیک به چشم‌شان می‌زند و با گلوله‌های دموکراتیک زخمی‌شان می‌کند».

برای کسانی که در لیموزین‌های بزرگ اسلام‌آباد را دور می‌زنند٬ دموکراسی هست. اما برای کارگران و دهقانانی برای سر کردن با قطع برق‌های ۲۰ ساعته در تقلا هستند دموکراسی اگر اصلا معنایی داشته باشد٬ آن معنا باید این باشد: روتی٬ کاپرا٬‌ و مکان (نان٬ لباس و مسکن). این گفته‌ی آلن با تشویق پرشور مواجه شد.

بحث و پاسخ

سپس جلسه‌ی پرسش و مشارکت در بحث بود که در آن کنگره با علاقه‌ی بسیار به سخنان امانوئل توماسلی٬ از گروه «درفونکه» (مارکسیست‌های اتریش) و صحبت‌های رفیق حمید خان (کویته) و معظم کظمی از بخش آلمانِ گرایش بین‌المللی مارکسیستی گوش فرا داد. حمید خان گفت انقلاب در ایران به جلو می‌رود و تاثیری بزرگ بر پاکستان می‌گذارد.

رفیق امانوئل توضیح داد که سرمایه‌داری نظامی ناکام است چرا که نه تنها مردان و زنان زحمتکش و کارگر را استثمار می‌کند که برای جبران مقادیر عظیمی که به بانک‌ها داده تا آن‌ها را از فروپاشی نجات دهد هم به کمک مالی این زحمتکشان محتاج است. جوامعی که ثروت ملت‌ها را نابود می‌کنند تا نظام مولدشان را نجات دهند عاقبتی ندارند و باید به زباله‌دان تاریخ انداخته شوند.

حتی فجایع انسانی مثل زلزله در هائیتی مورد سواستفاده برای دلایل نظامی استراتژیک و برای مقابله با نفوذ انقلاب‌های ونزوئلا و کوبا در آمریکای لاتین قرار می‌گیرد که در آن روند انقلابی از هر جای دیگری پیش‌تر رفته است. او اشاره کرد که این بحران چه تاثیراتی بر شرایط زندگی طبقه‌ی کارگر گذاشته و چه تاثیراتی بر سازمان‌های توده‌ای طبقه خواهد گذاشت که از بالا تا پایین تکان می‌خورند.

او توضیح داد مارکسیست‌های اروپا شاهد طلوع مبارزات بزرگ اقتصادی و سیاسی طبقه‌ی کارگر در کشورهای امپریالیست هستند. از نظر سیاسی این به عروج احزاب کمونیست و چپ و جریانات چپ توده‌ای در احزاب سوسیال دموکرات می‌انجامد. او صحبت خود را با این حرف تمام کرد که : «تمام مفاهیم سیاسی در بحران هستند مگر مارکسیسم انقلابی و ما همه خوشبینیم. باید جهت تدارک برای نبردهای پیش رو هر چه می‌توانیم بکنیم».

رفیق آلن در بخش پاسخ به بعضی از سوال‌های بسیاری که به او داده شد پاسخ گفت. آلن در پاسخ به سوالی راجع به حزب مردم پاکستان گفت دو حزب مردم وجود دارد:‌ «حزب مردمِ» بوروکرات‌ها و کاریریست‌های فاسد و «حزب مردمِ» میلیون‌ها کارگر و دهقان تحت ستم که برای تغییر جامعه به این حزب رای دادند: «ما در کنار دومی هستیم و به شدت با اولی مخالفیم. ما در تمام اعتراضات و مبارزات برای دفاع از سطح زندگی مشارکت می‌کنیم و تلاش می‌کنیم به آن محتوای سوسیالیستی انقلابی بدهیم».

آلن در انتها از تصمیم تاریخیِ کمیته‌ی اجرایی بین‌المللیِ گرایش بین‌المللی مارکسیستی برای حمایت از ایجاد انترناسیونال پنجم گفت. این به رای گذاشته شد و به تصویب اتفاق آرا رسید و بخش اول کنگره با تشویق ایستاده حضار پایان یافت.

بخش دوم

پس از استراحت برای نهار بخش دوم کنگره در مورد چشم‌اندازهای پاکستان بود و پیش از آن جواد احمد٬ خواننده‌ی مشهور٬ سرود انترناسیونال را با ترجمه‌ی اردوی خودش خواند. کل کنگره به پا خواست و بیت آخر را با روحیه پرتوان انقلابی خواند. لحظه‌ای مملو از احساس بود و سپس نوبت فریاد زدن بلند شعارها بود: اینقیلاب٬‌ ننیقیلاب٬ سوشیالیست اینقیلاب! (انقلاب٬ انقلاب٬ انقلاب سوسیالیستی!)

بخش دوم کنگره٬ در مورد چشم‌اندازهای پاکستان٬ توسط رفیق پاراس جان معرفی شد که صحبت خود را با تاکید بر تاثیر بحران سرمایه‌داری جهانی بر پاکستان آغاز کرد. دولت از بهانه‌ی «جنگ علیه تروریسم» برای توجیه حملاتش به سطوح زندگی استفاده می‌کند. رفیق پاراس حزب ارتجاعی «مسلم لیگِ» نواز شریف را محکوم کرد اما در ضمن به انحطاط کامل رهبری حزب مردم اشاره کرد که به کلی به سرمایه‌داری و امپریالیسم تسلیم شده.

رفیق پاراس به تناقضات عمیق درون دولت بورژوایی پاکستان و تخاصم بین بخش‌هایی از نیروهای مسلح و سرویس جاسوسی اشاره کرد. او به نقش انقلابی جوانان و بخصوص کارگران اشاره کرد. کارگران حتی در بانو٬ در میانه‌ی پشتونخوای جنگ‌زده٬ دست به اعتصاب زده‌اند. «کمپین دفاع از اتحادیه‌های کارگری در پاکستان» تلاش‌های فوق‌العاده‌ای انجام داده و بازتاب خوبی پیدا کرده. در همه‌جا آتش نارضایتی می‌سوزد و مردم حتی در مناطقی که جنگ شعله‌ور است٬ مثل بلوچستان و پشتونخوا٬ از افکار انقلابی استقبال می‌کنند.

در بخش بحث٬ رفقایی از بلوچستان٬ کشمیر٬ پشتونخوا (سرحد شمال غرب سابق) و سند صحبت کردند. کنگره بخصوص استقبال گرمی به رفیق امجد شاهسوار نشان داد. امجد رئیس فدراسیون ملی دانشجویان جامو و کشمیر است: بزرگترین سازمان جوانان در کشمیر که رهبری آن به دست گرایش مارکسیستی است. او تاکید کرد تنها راه‌حل مسئله‌ی کشمیر٬ انقلاب سوسیالیستی در کشمیر٬ هند و پاکستان است: «و تنها نیرویی که قادر به آوردن چنین انقلابی است در این سالن جمع شده!».

رفیق فاضل قادر٬ رهبر کارگران راه‌آهن پیشاور٬ علیه تئوری استالینیستی دو مرحله صحبت کرد که به شکست انقلاب ۱۹۶۸-۹ و مستقیما به دیکتاتوری ضیاالحق انجامیده. کارگران از آن موقع تا بحال بهای این شکست را پرداخته‌اند.

لعل خان٬ رهبر بخش پاکستانِ گرایش بین‌المللی مارکسیستی٬ در بخش پاسخ گفت نه فقط اقتصاد پاکستان که خود بنیان ایدئولوژیکی که جدایی هند و پاکستان بر آن قرار داشته در بحران است. تمام جدایی‌های مصنوعی که دو کشور را جدا کرده ارتجاعی هستند٬ از جمله خط دوراند که مردم پشتون آن‌را نمی‌پذیرند. راه پیشروی را انقلاب روسیه با اتحاد مردم ستم‌دیده‌ی ملیت‌های مختلف تحت برنامه‌ی انقلاب سوسیالیستی نشان داد.

«پاکستان از زمان جدایی از هند تا بحال چه چیزی به مردم داده است؟ تنها ۱۵ تا ۲۰ درصد مردم در اقتصاد‌ »سفید» رسمی شاغل هستند. دستمزد رسمی برای امرار معاش کافی نیست – برای بقا هم به زحمت کافی است. شرایط اکنون با قطع برق٬ قطع گاز و غیره حتی بدتر هم شده است. با این حال رهبران حزب مردم هنوز صحبت از آشتی ملی می‌کنند!

«بیش از نیمی از سرمایه‌گذاری صنعتی در پاکستان در دست ژنرال‌ها است. کشور را دارند صنعتی‌زدایی می‌کنند. کشور در عین حال به دست امپریالیسم آمریکا اداره می‌شود. سیاست فاجعه‌بار باصطلاح «دفاع در عمق» ما را به جنگ در افغانستان کشانده است. این سیاست به افزایش شدید تجارت مواد مخدر و تروریسم٬ پا گرفتن اقتصاد سیاه و تجزیه دولت و جامعه انجامیده است.

«آن نوع دموکراسی که ما برایش می‌جنگیم نه دموکراسی قلابی بورژوایی که دموکراسی شورایی واقعی بر پایه حکومت طبقه کارگر است. تنها راه مجبور کردن حزب مردم به تغییر مسیر این است که زرداری و سیاست‌هایش را مورد نقد بی‌رحمانه قرار دهیم و مبارزه توده‌ها علیه خصوصی‌سازی و در دفاع از شغل‌ها و سطح زندگی را رهبری کنیم.

«ما تئوری استالینیستی دو مرحله را رد می‌کنیم: «اول برای دموکراسی بجنگ٬ بغد برای سوسیالیسم». در واقع استالینیست‌های پاکستان دیگر نه تئوری دو مرحله‌ای که تئوری یک مرحله‌ای دارند – آخر سوسیالیسم را به کلی یادشان رفته! (خنده حضار)

«از پاکستان تصویر جامعه اسلامی مذهبی می‌دانند اما اکثریت پاکستانی‌ها در واقع از بنیادگرایان متنفرند. ما علیه بنیادگرایان و امپریالیست‌ها می‌جنگیم. رفیق علی وزیر امروز در این سالن است اما ۲۵ رفیق دیگر از (مناطق قبایل) وزیرستان نتوانستند اینجا باشند چرا که ارتش پل را بسته و جلویشان را گرفته» (این رفقا در روز بعد به کنگره رسیدند).

رفیق لعل خان در پایان تلاش‌های دشمنان جنبش مارکسیستی برای کوچک جلوه دادن دستاوردهای سازمان «جد و جهد» و دروغ‌پراکنی در مورد این کنگره را به سخره گرفت. لعل خان با اشاره به حضور عظیم مردم که تمام صندلی‌های سالن بزرگ را پر کرده بودند و مردم در راهروها هم ایستاده و نشسته بودند٬ چالشی پیش روی مرتدان و دشمنان مارکسیسم قرار داد:

«من به این‌ها می‌گویم: بیایید و خودتان ببینید! (خنده و تشویق) بیایید و خوب نگاه کنید! آدم‌های حاضر را بشمرید! تک تک‌شان را بشمرید! و بعد به ما بگویید این کنگره کارگری واقعی نیست! بیایید اینجا و از حضار بپرسید چه فکر می‌کنند و آن‌ها با یک صدا پاسخ می‌دهند: صدای مارکسیسم انقلابی!».

این آخرین گفته‌های لعل خان با تشویق ایستاده و فریاد شعارهای انقلابی مورد استقبال قرار گرفت. نمایندگان سپس برای کمیسیون‌های کار در اتحادیه‌های کارگری٬ جوانان و زنان به سه گروه تقسیم شدند.

(گزارش روز دوم کنگره فردا منتشر می‌شود...)

منبع: «در دفاع از مارکسیسم»٬ وب‌سایت گرایش بین‌المللی مارکسیستی٬ (http://www.marxist.com/)٬ ۲۲ مارس

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

نمايشگاه كتاب، آزادي بيان، خواستهاي فوري ما ٬ بیانیه جمعی از دانشجویان تهران

نمايشگاه كتاب، آزادي بيان، خواستهاي فوري ما

بیانیه جمعی از دانشجویان تهران

چند روز دیگر، شاهد آغاز به کار بيست و سومين نمايشگاه بين المللي کتاب تهران هستیم. بیست و سومین نمایشگاه کتاب بدون کمترین آزادی بیان در نشر کتب و مطبوعات. بیست و سومین نمایشگاه کتاب در قلب بزرگترین زندان نویسندگان و خبرنگاران و روزنامه نگاران.

آری نمایشگاه کتاب است اما انسانهاي آزاديخواه بخاطر عقايدشان در زندان هستند. نمايشگاه كتاب است اما ما اجازه نداريم كتابهايي را كه ميخواهيم، بخوانيم و به معرض نمايش بگذاريم. اجازه نداريم آنچه معتقديم بنويسيم و انتشار دهيم. اجازه نداريم آنچه فكر ميكنيم بگوييم و تبليغ كنيم. اجازه نداريم جمع شويم و اعتراضمان را اعلام كنيم. اجازه نداريم تشكل خود را داشته باشيم و براي رسيدن به خواستهايمان مبارزه و تلاش كنيم، اجازه نداريم اگر از شرايط كارمان راضي نيستيم اعتصاب كنيم. و تخلف از هر كدام از اينها جوابش زندان است و حتي شايد اعدام!

بسياري از دانشجويان معترض بخاطر عقايدشان و بخاطر اينكه آزادي ميخواستند در زندانند، پرونده قضايي دارند، به عنوان دانشجوي ستاره دار مارك خورده اند، از حق ادامه تحصيل محروم شده اند و غيره. بسياري از انسانهاي آزاديخواه بخاطر اينكه به شرايط كارشان اعتراض داشته و يا حقشان را نداده اند و دست به اعتصاب زده اند، و يا بخاطر اينكه حجاب بر سر نكرده اند و بخاطر دهها موضوع ديگر تحت فشار و سركوب قرار گرفته و در زندانند.

در اين اول ماه مه صديق كريمي و فايق كيخسروي از رهبران كارگري در سنندج را دستگير كردند چون ميخواستند مراسم اول داشته باشند. منصور اسانلو و ابراهيم مددي و علي نجاتي در زندانند چون براي ايجاد تشكل خود تلاش كرده و با اعتراضاتشان حق و حقوق خود را طلب كرده اند. فرزاد كمانگر و عليرضا دو معلم معترض در زندانند و احكام اعدام دارند. مهديه گلرو، دانشجوی محروم از تحصيل دانشگاه علامه و عضو شورای دفاع از حق تحصيل، به همراه همسرش در منزل شخصی‌شان به جرم دفاع از حق تحصیل بازداشت شدند و اکنون در وضعیت وخیمی بسر می برد. رضا خندان از فعالين حقوق كودك در زندان است براي اينكه از حقوق كودك دفاع كرده و خواهان زندگي انساني براي همه كودكان شده است.

در مدت اين يكسال که مبارزات فشرده اي براي رسیدن به خواستهايمان داشته ايم، بسياري از انسانهاي آزاديخواه دستگير شدند. شكنجه شدند و جواناني چون ندا آقا سلطان و اشكان سهرابي و دهها انسان آزاديخواه جان باختند. همه اينها نشان از اين دارد كه مبارزه براي آزادي بدون قيد و شرط سياسي يك ركن مهم در رسیدن به خواسته های به حق ماست. از این رو، ما بر خواستهاي زير تاكيد ميكنيم:

1. آزادی زندانیان سیاسی و لغو مجازات اعدام. هیچ کسی را نباید به خاطر انتشار آرا و افکارش بازداشت و زندانی کرد. نیز، انتقاد به همه جوانب سياسي، فرهنگي، اخلاقي و ايدئولوژيک جامعه بايد آزاد باشد.

2. ما بر آزادي بدون قيد و شرط عقيده، بيان، اجتماعات، تظاهرات، مطبوعات، تحزب، تشكل، اعتصاب تاكيد داريم و آنها را حقی مسلم برای تمامی آحاد جامعه می دانیم.

3. از نظر ما، بايد بساط هر گونه سانسور و تفتيش و کنترل در جامعه و بويژه در دانشگاهها و مدارس جمع شود. از جمله فيلترينگ سايت هاي اينترنتي متوقف شود. از نشريات دانشجويي و كليه مطبوعات نیز رفع توقيف شود.

4. دین و مذهب رسمی دولت، از جمله عوامل اصلی نقض آزادی بیان به بهانه هایی چون مقدسات است. از این رو، ما بر جدايي كامل مذهب از دولت، سيستم قضايي و از آموزش و پرورش تاکید داریم. آزادي كامل مذهب و بي مذهبي بعنوان عقيده و امر خصوصي افراد باید به رسمیت شناخته شود.

5. دانشگاهها باید از يورش نيروي انتظامي مصون باشند. دوربين های مداربسته در دانشگاهها و در اماکن عمومي باید جمع شوند چرا که حریم خصوصی افراد را تهدید می کنند. ما جامعه اي آزاد و ایمن ميخواهيم. حجاب اجباري و تبعيض جنسيتي بايد لغو شود. كليه قوانين تبعيض آميز عليه زنان و برابري کامل زن و مرد در همه عرصه هاي اقتصادي، سياسي و اجتماعي در جامعه بايد لغو شود.

6. فشار از روي استادان دانشگاه ها و معلمان بايد برداشته شود. معلم و استاد بايد امنيت شغلي داشته باشند و تفتيش عقايد بايد ممنون شود. ما تصفیه دانشگاه ها از استادان و دانشجویان منتقد و مخالف را قویا محکوم می کنیم.

7. نزديک به يکسال است که مردم براي همه اين خواستها مبارزه ميکنند. جواب خواستهاي مردم سرکوب بوده است. ما سرکوب اعتراضات مردمي را قویا محکوم ميکنيم و خواستار محاکمه عاملين و مسببين سرکوب و کشتار مردم، در دادگاهی بی طرف و کاملا علنی هستيم.

8. ما قطعنامه ده تشکل کارگري که به مناسبت روز جهانی کارگر داده شده را مورد حمايت و پشتيباني قرار ميدهيم. و خواستهاي اين قطعنامه را، خواستهاي همه مردم ایران می دانیم.

جمعي از دانشجويان آزاديخواه تهران

13 اردیبهشت 1389